يه پدري , یه روبات دروغ سنج میخره که با شنیدن دروغ سیلی میزده تو گوش دروغگو تصمیم میگیره سر شام امتحانش کنه
پدر: پسرم، امروز صبح کجا بودی؟
پسر: مدرسه بودم روبات یه سیلی میزنه تو گوش پسره
پسر: دروغ گفتم، رفته بودم سینما
پدر: کدوم فیلم ؟
پسر: داستان عروسکها روبات یه سیلی دیگه میزنه تو گوش پسره
پسر: یه فیلم سکسی بود
پدر: چی ؟ من وقتی همسن تو بودم نمی دونستم سکس چیه روبات یه سیلی میزنه تو گوش پدره
مادر: ببخشش عزیزم،هرچي باشه اون پسرته روبات یه سیلی میزنه تو گوش مادره
خیلی ممنون که به وبلاگ خودتون سر زدین
نظرات شما عزیزان:
خانوم گل
ساعت14:54---20 مهر 1391
اوه اوه! قضیه بیخ پیدا کرد که!از اون رباطها تو ایران نیست!!!؟؟؟؟
پاسخ:ای بابا چرا هست خوبشم هست مگه باید اخبار نشون بده
پاسخ:ای بابا چرا هست خوبشم هست مگه باید اخبار نشون بده